عواملی که سبب می شود بچه ها بزهکار شوند
به گزارش مجله کارنیکان، تهران (پانا) - بررسی شرایط خانوادگی بچه ها بزهکار نگهداری شده در کانون اصلاح و تربیت نشان می دهد والدین یا یکی از نزدیکان، 25 درصد از بچه ها و نوجوانان بزهکار سابقه زندان دارند.

به گزارش بیتوته، در قانون مجازات اسلامی تعریف مبهمی از بزهکاری شده، ولی بطور کلی بزهکاری به اعمال و رفتار ضد اجتماعی گفته می گردد که سبب به هم زدن رفاه جامعه گردد.
در مورد علل بزهکاری عقاید مختلفی ابراز شده است که از مهم ترین آنها میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، طبیعی و جغرافیایی اشاره کرد.
یکی از روان شناسان به نام آدلر می گوید: که نقص بدنی، نازپروردگی بچه ها بخود رها شده یعنی بچه های که بر اثر متارکه و جدایی والدین از یکدیگر یا بر اثر غفلت و بی تفاوتی نسبت به تربیت آنان، از راهنمایی و تشویش محروم بوده اند. مفاهیمی نادرست از دنیا می یابند و در بزرگ سالی دشمن اجتماع میشوند و زندگی آنان زیر سلطه بودن و احتیاج به انتقام جویی خواهد بود.
عوامل مؤثر روی آوردن به بزهکاری
* خشونت علیه بچه ها
پژوهش های بسیار گوناگون و گسترده ای در مورد علت و عوامل مؤثر در بزهکاری و انجام افعال مجرمانه در بچه ها اجرا شده و به واقع نمیتوان عامل واحدی را برای این نارسایی رفتاری در نظر گرفت و هر کودکی بنا بر موقعیت و محیطی که در آن رشد و نمو پیدا می کند میتواند مستعد ارتکاب به جرم یا بزه گردد.
ولی آنچه که اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان به آن اعتقاد دارند به نقش خشونت در بستر سازی برای گرایش به بزه و جرم معطوف می گردد. پرونده ها و تجربیات قبل در مورد بچه های بزهکار و حتی تبهکار موید این امر است که اکثریت قریب به اتفاق بچه ها بزهکار خشونت های بسیاری را تجربه نموده اند.
بسیاری از والدین بچه ها و نوجوانان بزهکار، کم سواد یا بیسواد بوده و توجه چندانی به تربیت، دوستان و معاشرت فرزندان خویش ننموده و این امر عاملی شده تا بچه ها و نوجوانان آنان به آسانی درگیر اعمال خلاف شوند و بطورحتم روی آوردن به اعمال خلاف از طرف نوجوانانی که در خانواده ای سابقه دار و خلاف کار رشد نموده اند ، چندان عجیب نیست و این امر در تمامی کشورها مشاهده می گردد.
اختلاف والدین، سرزنش و خرده گیری دائمی بین آن ها از عوامل موثر در بزهکاری بچه ها است
*بزرگسالان، الگوهای رفتاری بچه ها
یکی از تاثیرگذار ترین عوامل در شکل گیری شخصیت بچه ها به بزرگسالان و کیفیت رفتار آنها با یکدیگر باز می گردد و در واقع، نوع رفتارو منش بچه ها با الگو برداری از پدر، مادر، خواهر، برادر و دیگر بزرگسالان خانواده شکل می گیرد.
در واقع امر نحوه تعامل بین پدر و مادر تأثیر به سزایی در شکل پذیری شخصیت بچه ها اجرا می کند و تجربه ثابت نموده، اساساً بچه های که در زمان کودکی دارای مادرانی معتاد و یا شاهد دعوا و مناقشات جدی بین والدین خویش هستند در طولانی مدت با اختلالات و نارسایی های رفتاری بسیاری روبرو می شوند.
بررسی شرایط خانوادگی بچه ها و نوجوانان بزهکار نگهداری شده در کانون اصلاح و تربیت نشان می دهد والدین یا یکی از نزدیکان 25 درصد از نوجوانان بزه کار سابقه زندان دارند و این امر یکی از عوامل تاثیرگذار در روی آوردن آنان بسوی اعمال خلاف شده است.
* بی سوادی
بچه در جایی به دنیا می آید, که از قبل ساخته و دارای فرهنگی ارزیابی شده درست یا اشتباه است. کودک از هما ن روزهای تولد این فرهنگ را از طریق والدین, و بستگان می گیرد و بر این اساس ذهن و افکار وی شکل می یابد. شخصیت یک کودک وابسته به این است که در کدام خانواده پرورش یافته است. بنا براین چنانچه خانواده نسبت به چگونگی مایحتاج و استعداد و عواطف فرزندان شان ناآگاه باشند، لطمه بزرگ و ضرر جبران ناپذیری متوجه شخصیت و سلامت روان کودک می سازد. مقصود از آگاه بودن والدین، فقط خواندن و نوشتن زبان مادری نیست، بلکه پائین بودن سطح فرهنگ و بی اطلاعی به مسائل علمی، پرورشی است که زمینه ساز ارتکاب جرم به شمار می رود.
*تحقیر کردن و کمبود محبت به بچه ها
بچه ها به محبت، لبخند، مواظبت ونگهداری والدین، احتیاجمند است. گاه دیده می گردد پدر و مادر نسبت به فرزندان خویش به جای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بی توجه، غافل، تمسخر و تحقیرکننده هستند. کمبود محبّت اغلب یکی از عوامل بسیار مهم است که بچه ها و نوجوانان را بسوی ارتکاب بزهکاری سوق می دهد. به همین خاطر بعضی از بچه ها بر اثر بی توجهی و بی مهری والدین خویش به راه دزدی و زورگوئی و کتک زدن دیگران کشیده شده اند. درواقع این نوعبچه ها تشنه محبّت بوده و چون از سرچشمه محبّت والدین سیراب نمی شوند، بعنوان انتقام و بخاطر جلب توجّه والدین خویش به ارتکاب چنین اعاقتصادی دست می زنند تا جنجال برانگیزد و مورد توجّه واقع گردد.
*اختلاف خانوادگی
اختلاف والدین، سرزنش و خرده گیری دائمی بین آن ها از دیگر عواملی است که باعث ارتکاب جرائم بچه ها و نوجوانان می گردد.
نفاق و ناسازگاری و مشاجره دائمی پدر و مادر و اطرافیان، آثار شومی در روان بچه ها باقی می گذارد ؛ واضح و روشن است چنانچه کودک در خانه خویش رنگ آرامش، صفا و صمیمت را که بدان احتیاج مبرم دارند نبیند، نا چار از کار وتحصیل خود بی علاقه شده و دائماً مضطرب و پریشان خاطر است و همین امر گاهی سبب می گردد که کودک از محیط خانواده فرار نماید و به وادی انحراف و فساد کشانده گردد.
منبع: خبرگزاری پانا