آشفتگی ست ببخشید

به گزارش مجله کارنیکان، امروز دیر روزنامه آمدم. سه چهار روز آخر سال را اضطراب بی خودی دارم؛ اضطراب هم اسمش را نمی گردد، گذاشت. یک عادت است شاید. حساب کتاب هایم را چک می کنم.

آشفتگی ست ببخشید

قبض های خانه را. قسط ها را. یکی دو تا خیریه ای که جهت ریا عضوم و باید ماهانه چیزکی بپردازم همه را آنالیز می کنم بدهی ای چیزی نمانده باشد.

سال جدید انگار یک پوست اندازی است. این بهتر شدن اوضاع... این 100 سال به این سال ها، این سالی پر از برکت و آرامش را، من هنوز خیلی سفت بهش امیدوارم و هیچ وقت از سر لقلقه زبان و محاورات معمولی و متداول وقت حال و احوال به کار نمی برم.

هرچند چند سالی است با کمی ترس و تردید می گویم ان شاءا... سال جدید همراه با موفقیت های مالی و مالی و ذهنی برایتان باشد و کمی محتاط تر دعا می کنم.

راستش این وسواس را، این بدهکار کسی نبودن را پدرم یادم داده... اوایل زندگی وام ازدواج که اولین وام زندگی ام بود را گرفتم، گفت، پسرجان پول تا می تونی قرض بده ولی قرض نکن... هرچقدر توی پول قرض دادن عزت کسب می کنی و دعایت می نمایند توی پول قرض دریافت برعکس است.

عزیزترین رفیقت هم که باشد، یک روز از موعد پرداختت دیر گردد از ذهنش هم بگذرد که فلان... تو باخته ای و کمی از شأنت کاسته شده است.

روزهای آخر سال این جهان فرقش با روزهای آخر عمر این است که ما نمی دانیم روزهای آخر عمرمان را... نمی دانیم کی عمر تحویل است. یکهو بی خبر دیگر قلب نمی زند. کار نمی کند و ریه ها پر و خالی نمی گردد.

یک روبان مشکی می آید گوشه عکست. یا یک عکس سیاه سفید می گردد استوری رفقایت. ممکن است یک پست هم برایت بگذارند و بعدش خود بمانی و بدهی هایت.

قبض هایت. بدهی های این ور و آن ور و حساب و کتاب هایی که داری و برای جبران شان گفتی حالا وقت هست.

من صلاحیت نصیحت کردن ندارم. شما هم اینها را نصیحت حساب نکنید. یک بغض آخر اسفندی بود توی این صفحه ترکید. آشفتگیه شما ببخشید... .

حامد عسکری - شاعر و نویسنده / روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 19 فروردین 1400 بروزرسانی: 19 فروردین 1400 گردآورنده: karnikan.ir شناسه مطلب: 1631

به "آشفتگی ست ببخشید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آشفتگی ست ببخشید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید