پیشنهاد تماشای تعدادی فیلم کلاسیک دوست داشتنی: از عارضه چینی تا بدرود خوشگل من

به گزارش مجله کارنیکان، یک نگاهی به هارد دیسکم انداختم و ایده ای به نظرم رسید. با خودم گفتم بد نیست که کلاسیک های دارای دوبله ای که این اواخر دانلود نموده ام و می خواهم به تدریج ببینم با شما به اشتراک بگذارم. در این پست، قسمت اول این سری پیشنهاد را می خوانید.

پیشنهاد تماشای تعدادی فیلم کلاسیک دوست داشتنی: از عارضه چینی تا بدرود خوشگل من

پیدا کردن فیلم خوب و یا دست کم قابل تحمل در میان فیلم های قدیمی این روزها بسیار آسان تر از کلنجار رفتن فیلم های انبوه تازه شده است.

عارضه چینی - The China Syndrome

سال فراوری : 1979

کارگردان : جیمز بریجز.

نمره 7.4 در imdb

هنرپیشگان : جین فاندا، جک لمون، داگلاس، اسکات بریدی، جیمز همپتن، پیتر دونات، ویلفورد بریملی، ریچارد هرد و دانیل والدز.

کیمبرلی ولز (فاندا)، گزارش گر تلویزیونی، برای تهیه گزارشی درباره انرژی به همراه تصویربردارش، ریچارد آدامز (داگلاس) به یک کارخانه آغاز شده و مهندس جک گادل (لمون) با مدیریت و عکس العمل سریع خود آن را مهار می نماید. آدامز از همه چیز فیلم برداری می نماید اما مقامات شبکه تلویزیونی طرف قرارداد، به خاطر ایجاد تشویق در اذهان عمومی، حاضر به پخش آن نمی شوند. گادل در آزمایش های خود متوجه می شود هیچ راهی برای جلوگیری از تکرار حادثه وجود ندارد. حالا او با ولز تماس می گیرد…

عارضه چینی به علت همزمانی با چند فیلم عالی چندان مورد توجه قرار نگرفت. عجیب آنکه حادثه هسته ای خیالی در فیلم چند هفته بعد از آغاز فیلم برداری در واقعیت رخ داد. اگر فیلم این قدر سیاسی نبود و نگاه صادقانه تری به مضمونش داشت، می توانست حتی تأثیرگذارتر باشد. هیچ موسیقی در فیلم به کار نرفته زیرا داگلاس بر واقعیت بی پیرایه تأکید داشت. ابتدا قرار بود گری، نویسنده با استعدادی که اصل فیلم نامه را نوشته بود کارگردان فیلم هم باشد اما کلمبیا، داگلاس را به دعوت از بریجز ترغیب کرد. ریچارد دریفوس نیز کاندیدای اول برای نقش آدامز بود که با بالا رفتن دست مزدش، خود داگلاس ایفای نقش را برعهده گرفت.

ایرما خوشگله - Irma La Douce

سال فراوری : 1963

کارگردان : وایلدر

نمره 7.4 در imdb

هنرپیشگان : جک لمون، شرلی مک لین، لو جیکوبی، بروس یارنل، هرشل برناردی، هوپ هالیدی و گریس لی.

نستور (لمون) پلیس تازه کار و ناشی با ایرما (مک لین) خیابان گرد پاریسی آشنا می شود و سپس به دلیل جدی دریافت زیاده از حد شغلش، در جائی که پلیس چشمش را به روی جرایم می بندد، بی کار می شود. او که به ایرما دل بسته ابتدا نقش واسطه او را به عهده می گیرد اما سپس تاب نمی آورد و سعی می نماید آن قدر پول در بیاورد که دیگر کارش را ادامه ندهد. سپس خودش را یک لرد ثروتمند انگلیسی جا می زند و این هویت بدلی درسرهائی غیر منتظره به بار می آورد، هرچند سر آخر در قالب شخصیت واقعی اش با ایرما ازدواج می نماید.

وایلدر بار دیگر با رحبه طنز و هجو به مصاف با حساسیت دست مایه اش می رود و فرصتی برای یک هنرنمائی تمام عیار به لمون و مک لین (که قبلاً در آپارتمان وایلدر نیز هم بازی شده بودند) می دهد. شوخی های فیلم با جنبه های مختلف اجتماعی، مالی و حرفه ای شغل خیابان گردی مقاومت ناپذیرند و جیکوبی در نقش موستاش، کافه داری که ساختار سازشکارانه رابطه های محیط را تفسیر و توجیه می نماید، گوئی نماینده دیدگاه بدبین و کنایه پرداز خود وایلدر است؛ فیلم سازی که آشکارا به محکوم کردن ساده این یا آن و راهکار های انتقادی کمتر اعتقاد دارد تا به لزوم رها کردن ذهن از تلقی های محدود به اصطلاح اخلاقی. بازسازی دقیق و زیبای الکساندر ترونر از محلات بدنام پاریس تحسین برانگیز است و هم چنین موسیقی متن پره وین.

کفش های ماهی گیر - The Shoes Of The Fisherman

سال فراوری : 1968

کارگردان : مایکل آندرسن

نمره 7.1 در imdb

هنرپیشگان : آنتونی کوئین، دیوید جانسن، لارنس اولیویر، اسکار ورنر، جان گیلگود، باربارا جفورد، لیو مکرن و ویتوریو دسیکا.

کشیشی به نام لاکوتا (کوئین)، زندانی سیاسی، به دستور مقام های اصلی اتحاد جماهیر شوروی، پس از بیست سال از اردوگاه کار اجباری در سیبری آزاد می شود؛ به این شرط که به رم برود تا شوروی در برابر قدرت روزافزون کمونیست ای چین ، دوستی در واتیکان داشته باشد. لاکوتا به زودی پاپ می شود و تمام تلاشش را برای احیای مسیحیت و تغییر عملکرد واتیکان به کار می برد…

فیلم نامه را وست نوشت، اما از حاصل کار چنان ناامید شد که ترجیح داد نامش از عنوان بندی حذف شود؛ البته عنوان رمان که نوشته خودش بود در عنوان بندی آمد. کوئین در نقش رهبر کلیسا اهل طنز را به خنده واداشت، طوری که فیلم را زوربای پاپ خواندند. موسیقی نورث نامزد دریافت اسکار شد که البته این تنها توجهی بود که به فیلم شد. فیلم نه میلیون دلار هزینه برداشت و در گیشه کاملاً باخت.

رئیس مرده است - The Don Is Dead

سال فراوری : 1973

کارگردان : ریچارد فلایشر

نمره 6.1 در imdb

هنرپیشگان : آنتونی کوئین، فردریک فارست، رابرت فورستر، آل لتی یری، جوآن مردیت، انجل تامپکینز و چارلز سیوفی.

وقتی پدر خوانده یک گروه مافیائی می میرد، فرانک ریگابولتو (فورستر) تحت حمایت دون آنجلو دیمورا (کوئین) قرار می گیرد و قلمرو پدرش بین دیمورا و دون برناردو (روسو) تقسیم می شود. در غیاب دون برناردو، مشاورش، لوییجی اورلاندو (سیوفی) جایش را می گیرد اورلاندو که می خواهد تا پیش از بازگشت برناردو تمام شهر را تحت کنترل بگیرد، با یاری همسر جاه طلبش، مری (مردیت)، روبی (تامپکینز)، محبوبه فرانک را به دیمورا معرفی می نماید، با این بهانه که دیمورا می تواند به او در حرفه خوانندگی اش یاری کند. دیمورا که از ماجرا خبر ندارد، با او ارتباط برقرار می نماید. وقتی فرانک به شهر باز می شود، اورلاندو جریان را برایش می گوید و او وحشیانه روبی را کتک می زند. حالا دیمورای خشمگین دستور انتقام جوئی می دهد و در اینجا فرانک از تونی فارگو (فارست)، هفت تیرکشی قابل اعتماد یاری می گیرد …

فیلم، که داستان آن در شهری ناشناخته (فیلم برداری شده در استودیو) می گذرد، جزو آن دسته از آثار پُرفروشی قرار می گیرد که بهتر از آنچه انتظار می رود به نظر می رسند. در این نیمچه پدرخوانده (فرانسیس فورد کوپولا، 1972)، جنگ قدرت میان گروه های مافیائی تصویر می شود، اما مجموع داستان، حال و هوای یک تریلر رده ب را پیدا می نماید، که گنگسترهای آن طبق رسوم مافیائی درگیر مبارزه می شوند. اما فلایشر به سبک خود آن را پرداخت می نماید و - بدون هیچ اظهار نظر اخلاقی - به انتها می برد.

بدرود خوشگل من - Farewell, My Lovely

سال فراوری : 1975

کارگردان : دیک ریچاردز

نمره 7.1 در imdb

هنرپیشگان : رابرت میچم، شارلوت رامپلینگ، جان آیرلند، سیلویا مایلز، آنتونی زرب، هاری دین استنتن، جک اوهالوران، کیت مورتاگ، جان اولیری، والتر مک گین، جیم تامپسن و سیلوستر استالون

لس آنجلس، سال 1941. تبهکار سابقه داری به نام موس مالوی (اوهالوران) - که به جرم سرقت بانک هفت سال در زندان بوده - کارآگاه خصوصی، فیلیپ مارلو (میچم) را استخدام می نماید تا محبوبه اش، ولما (رامپلینگ) را پیدا کند. مارلو به کافه فلوریان می رود، جائی که ولما قبلاً کار می نموده است. مالوی در دفاع از خود، مدیر کافه را می کشد و فرار می نماید، ولی مارلو پیروز می شود در هتلی در آن نززدیکی، با نوازنده سابق کافه - تامی ری (مک گین) - حرف بزند و تامی او را پیش بیوه الکلی فلوریان (مایلز) می فرستد و عکسی از ولما به او می دهد …

این سومین اقتباس سینمائی از رمان پُرآوازه چندلرِ عظیم فیلم پیروزی نیست. اما حتی با ضعیف هایش، برخی از جذابیت های رمان چندلر را دارد و نیز بازیِ دل نشین میچم و یک موسیقی شنیدنی از شایر. قبل تر نیز برمبنای همین رمان چندلر دو فیلم با نام های جنایت، عزیزم (1944) به کارگردانی ادوارد دمیتریک و همکاری دیک پوئل در نقش مارلو و شاهین غلبه می نماید (اروینگ رایس، 1942) ساخته شده بود.

منبع: یک پزشک
انتشار: 13 مهر 1399 بروزرسانی: 13 مهر 1399 گردآورنده: karnikan.ir شناسه مطلب: 1078

به "پیشنهاد تماشای تعدادی فیلم کلاسیک دوست داشتنی: از عارضه چینی تا بدرود خوشگل من" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پیشنهاد تماشای تعدادی فیلم کلاسیک دوست داشتنی: از عارضه چینی تا بدرود خوشگل من"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید