دغدغه ام برای نوشتن بی نام پدر زیست بوم همدان بود

به گزارش مجله کارنیکان، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در قم، جلسه نقد و بررسی رمان بی نام پدر نوشته سیدمیثم موسویان -که در جشنواره انقلاب سال 1399 قابل تقدیر شناخته شد و برگزیدگی جشنواره قلم زرین و همچنین نامزدی جایزه شهید اندرزگو در سال 1400 را در کارنامه دارد- با حضور محمدرضا جوان آراسته، از نویسندگان و کارشناسان فرهنگی در سالن اجتماعات انتشارات کتاب جمکران برگزار گشت.

دغدغه ام برای نوشتن بی نام پدر زیست بوم همدان بود

جوان آراسته در ابتدای این نشست به دو مساله اساسی و ویژگی شاخص کتاب اشاره کرد و گفت: تسلط آقای موسویان نسبت به شخصیت ها قابل تحسین است؛ گویی که با شخصیت ها زیست مشترک داشته اند و شاید دانش روان شناسی ایشان به این شخصیت پردازی خوب و عمیق کمک کرده است.

وی مساله دوم و قابل توجه در این رمان را روایت پیچیده و درهم تنیده اثر ذکر کرد و اضافه نمود: نویسنده رمان به تک تک روایت ها مسلط است و آن ها را به خوبی پردازش کرده است.

این کارشناس فرهنگی شرح داد: ترکیب این دو مساله یعنی پیچیدگی حاصل از شخصیت پردازی درست با پیچیدگی حاصل از روایت، رمانی را رقم زده که خواننده را به تلاش و کشف داستان وادار می کند و او را تا انتهای رمان با خود همراه می سازد.

در بخش دیگری از این برنامه، سیدمیثم موسویان در مورد صحبت های منتقد جلسه یادآور شد: دلیل تسلط بر شخصیت پردازی و ژرف بودن و آشنابودن شخصیت ها این است که من بخش بزرگی از دغدغه ام برای نوشتن بی نام پدر این بود که درباره بافت سنتی، آشنایان و آدم های زیست بوم خودم یعنی همدان بنویسم.

موسویان ادامه داد: به این ترتیب شخصیت هایی معادل پدر و دایی هایم در این داستان حضور دارند. یعنی شخصیت محمود که در داستان می بینید را به خاطر عشق و محبت به پدرم خلق کردم. در کل آدم های این داستان، کسانی هستند که جلوی چشمم حضور داشته اند و به همین دلیل است که به این خوبی توانسته ام آن ها را به مخاطب معرفی کنم.

وی به مفاهیم و محتوای داستان بی نام پدر اشاره کرد و گفت: شخصیت اصلی داستان، یک کشمکش روان شناختی بر سر حلال زاده بودنش دارد که این کشمکش و درگیری در نهایت با توجه به آن حدیث پیامبر(ص) که هرکه علی(ع) را دوست دارد، حلال زاده است، حل می شود.

این نویسنده بیان کرد: یکی از ابعاد داستان، همین حدیث است. این ، یک خط فرعی برای داستان اما یک خط اصلی اعتقادی و باوری است. در داستان بی نام پدر خرده قصه های رستم و سهراب، بهلول و عقده ادیپ فروید هم وجود دارند که من سعی کردم در لایه های زیرین متن به آن ها اشاره کنم.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 14 دی 1400 بروزرسانی: 14 دی 1400 گردآورنده: karnikan.ir شناسه مطلب: 2004

به "دغدغه ام برای نوشتن بی نام پدر زیست بوم همدان بود" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دغدغه ام برای نوشتن بی نام پدر زیست بوم همدان بود"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید