اجلاس پنجم مارس سران در ترکیه و نبود ایران: ایفای نقش چین در ادلب
به گزارش مجله کارنیکان، سران ترکیه، روسیه، فرانسه و آلمان در پنجم ماه مارس (پانزدهم اسفندماه) دیداری در ترکیه درباره ادلب خواهند داشت.
با ما همراه باشید و با تور ارزان چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه با دعوت از همتایان خود خواهان حل مناقشات ادلب و پیشبرد فرایند صلح در سوریه بوده است. دراین میان، نبود ایران به عنوان یکی از بازیگران مطرح منطقه در این اجلاس درراستای حذف بازیگری ایران تلقی شده و به شدت منفی ارزیابی می گردد.
ادلب آتشی زیر خاکستر
مسئله ادلب درحال حاضر، یکی از مهم ترین مناقشات منطقه ای است که پیوندی نزدیک با منافع ملی کشور دارد. پس از سال ها نزاع در منطقه و جنگ داخلی سوریه، این ناحیه به عنوان آخرین سنگر در معین موازنه قدرت های منطقه ای محسوب می گردد. روشن شدن سرنوشت ادلب می تواند به معنای ترسیم تهدیدات، هزینه ها و جهت گیری های آینده بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای باشد.
طولانی شدن منازعه در این ناحیه، خود نشان از این حقیقت است که حتی حل مسئله ادلب، به معنای انتها رویدادی در منطقه نیست، بلکه آغازگر ثباتی نسبی پس از طی فرایندی طولانی پس از درگیری شدید قدرت های منطقه ای است. بی طرفی دراین بین نعمتی است که کشورها باید درصدد اتخاذ این موضع باشند.
آنچه امروز به عنوان درگیری بین دمشق، مسکو و ترکیه در جریان است، نمی تواند به جز با حضور تهران در میز مذاکراتی مانند اجلاس 5 مارس، نقشی بی طرفانه را برای ایران رقم بزند و هرگونه پیکربندی خارج از این جمع، در آینده ایران را به جانبداری در بین همسایگان متهم خواهد نمود که خود مسئله ای برخلاف امنیت و منافع ملی است.
منافع ملی همسایگان و ایران
کوشش ایران برای حضور در مذاکرات بین المللی درمورد ادلب، در گام نخست برای احراز جایگاهی بی طرف درمقابل همسایگان است که با حضور برلین و پاریس تداعی می گردد. پیش ازاین، ایران با دنبال کردن مذاکرات موفقیت آمیز آستانه کوشش کرد دیدگاه منفی درمورد فعالیت های منطقه ای خود را تعدیل کند، اما درحال حاضر باید با شرکت و راهیابی به مذاکراتی همزمان با حضور کشورهایی مانند آلمان و فرانسه، کارت بی طرفی خود درقبال همسایگان را دریافت کند.
بدیهی است واکاوی رفتار روسیه و ترکیه باید با درنظر دریافت اولویت منافع ملی کشور باشد. انتظار می رود در دولت اعتدال، هسته رویکرد راهبردی و سیاست خارجی تهران، اتخاذ راهی میانه یعنی نه انگشت اتهام نشانه رفتن و نه ساده گذشتن از رفتار همسایگان باشد. پوشیده نیست روسیه کوشش دارد با موازنه سازی قوا در سوریه و به طور کلی منطقه غرب آسیا، سیاست بسیار انعطاف پذیری را عملیاتی کند که به این کشور فرصت بهره برداریِ منفعت طلبانه از نقش آفرینی تمامی بازیگران حاضر در عرصه را بدهد.
ترکیه نیز راهبرد روشنی در نشست ادلب دارد؛ ازسویی، درگیر مذاکره با اروپاییانی است که قبل از قیام های عربی مایل بود به آن ها بپیوندد و در تبادل نظر با آن ها خود را در مرکز مذاکرات برای ممانعت از وقوع بحران انسانی در ادلب و گماشتگان نظامی اش در این ناحیه معرفی می نماید و ازسوی دیگر، همزمان به صورت جدی با روسیه برای حفظ توافقات و رسیدن به پیمان های جدید صلح مذاکره و همکاری دارد. درنتیجه، شفافیت آرایشی که در صحنه راهبردی حاضر دیده می گردد، فقط این پرسش را به ذهن متبادر می نماید که چرا تهران از ظرفیت دیپلماتیک موجود در این اجلاس می گذرد.
مذاکرات سه جانبه
درست است که محتمل است مانند گذشته، جلسه ای منطقه ای باعنوان اجلاس سه جانبه سوریه، درصورت موافقت ترکیه در تهران برگزار گردد، اما به اندازه حضور تهران در نشست بین المللی آینده سوریه، ازنظر دستاوردهای دیپلماتیک کافی نخواهد بود. نشست تهران به سبک مذاکرات موفقیت آمیز آستانه برگزار خواهد شد که تا به امروز طبق چهارچوب آن، سران کشورهای ضامن صلح آستانه پنج بار با یکدیگر ملاقات داشته اند: دوبار در استانبول، دوبار در مسکو و یکبار به میزبانی تهران. موفقیت این مذاکرات در حوزه میدانی و عملیاتی موجب کاهش تنش در منطقه بوده، اما باید پذیرفت به ضمیمه ای بر مذاکرات قانون گذاری و دیپلماتیک ژنو تبدیل شده است.
نشست کمیته قانون اساسی سوریه در ژنو نیز در ماه های آینده برگزار خواهد شد که ایران در آن حضور نخواهد داشت. به طور کلی، نگاهی همه جانبه نشان می دهد تهران به تدریج از فرایند صلح سوریه کنار گذاشته شده است. زمانی می توان این موضوع را هضم کرد که بپذیریم ایران مخالفتی جدی با مفاد نشست های ژنو دارد یا ایران تصمیمی مبنی بر بازی به روش دیپلماتیک و صلح جویانه ندارد. یا حتی این موضوع بخشی از نگرانی تهران درمورد امور منطقه ای و بین المللی نیست. درغیراین صورت، نبود ایران به نفع منافع ملی تعریف نمی گردد.
سخن انتهای
ضرورت دارد تصمیمی قاطعانه تر برای ایفای نقشی بزرگتر گرفته گردد. تشکیل مذاکرات آستانه به دلایل بسیاری در زمان خود برای نقش و فرصتی آفرینی جهت کنش گری ایران صورت گرفت که در نوع خود بسیار موفقیت آمیز بود. باوجوداین، درحال حاضر تهران به عنوان بازیگری اجتناب ناپذیر در منطقه باید ایفاگر بخشی از فرایند صلح و قانون گذاری در سوریه باشد. ازسوی دیگر، حضور ایران در این اجلاس می تواند معرف بی طرفی ایران و نقش آفرینی مثبت کشور محسوب گردد، درحالی که اگرچه نشست های سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه می تواند تا اندازه ای غیبت ایران را جبران کند، اما بی شک کافی نیست.
وزنه راهبردی ادلب که مبین آینده بلوک بندی و موازنه قوا در منطقه خواهد بود، نمی تواند فقط در عرصه عملیاتی پیگیری شده و ازنظر بُعد دیپلماتیک با غفلت روبرو گردد. بی تفاوتی به اجلاس ابتکاری ترکیه که نشانگر درجه تمایل ایران به نقش آفرینی درمورد ادلب و قائل شدن وزن راهبردی برای آن است، می تواند طرح واره ای از رویکرد بی تفاوت چین درقبال غرب آسیا باشد، بااین تفاوت که بی توجهی تهران به بازی صحیح و متناسب با مقطع کنونی در فرایند صلح در سوریه و ادلب، نه با سیاست های پیشین منطقه ای کشور، نه با هزینه های صورت گرفته و نه با منافع ملی هم خوانی ندارد.
مدیرعامل موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران
310 310
منبع: خبرآنلاین